بگو ای یار بگو .... - قصه ی گل و تگرگ
بارالها! دوستی ات را محبوب ترین چیزها برایم قرار ده، ترس از خودت را ترس آورترین چیزها نزدم قرار ده وبا شوق به دیدارت، نیازهای دنیایی را از من بِبُر . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
نویسنده : .:: 84/6/26:: 3:19 صبح

گریه کن گریه قشنگه                 گریه سهم دل تنگه

گذشته خوبه ! حال خوبه ! آینده هم خوبه ! تو هم خوبی ...

کتاب زندگی من چهار فصل نداره ، چهل فصل داره . بعضی از فصلهاش هستن که جای ورقهاش خالیه ! کنده شدن اما دور نریختمشون . نگهشون داشتم . همونا هستن که آیندمو رقم میزنن.

گوشهام واسه شنیدن کتاب زندگیت ، چشمهام واسه خوندن ، دستهام واسه ورق زدن ، پاهام واسه قدم گذاشتن توی کتابت و خودم واسه خودت .

حالا بگو . آماده ام ...


موضوعات یادداشت



 
22880:کل بازدید
32:بازدید امروز
برای دیدن آرشیو مطالب به پائین صفحه مراجعه نمائید
حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم
بگو ای یار بگو .... - قصه ی گل و تگرگ
لوگوی دوستان
لینک دوستان

اشتراک
بایگانی
یادمان
پاییز 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

Powered by jazireh ◄┤