سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وایستا دنیا... - قصه ی گل و تگرگ
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
نویسنده : .:: 85/12/19:: 3:27 صبح

ایـــــــــــــــــــــــــــنهمه مدت گذشت و من دوباره اومدم تو خونه. قرار بود خیلی پیشتر از اینا بیام و خونه تکونی کنم . اما نشد به دلایل مختلف. حالا که اومدم


تو این مدتی خیلی چیزای خوب و بد پیش اومد که الان نمی خوام ازشون چیزی بگم. حالا بماند


الان ساعت 3:10 صبج روز شنبه اربعین امام حسین (ع) هست و من وخوابم نمی بره. چرا؟ خوب چرا ندازه که! امشبم یکی از اون شبا بود که از صبجش برام دل شکستگی داشت تا همین الانش. تو این یکی دو ماه آخری از این روزا و شبا زیاد داشتم. دارم عادت می کنم به این درد.


از هرکی که میاد اینجا می پرسم، درسته آدم وقتی یه نفری رو دوست داره بخاطرش از دوست داشتن خودش نگذره؟ اونم موضوعی که طرفش چنان حساسیتی داره که نتونسته این موقع شب، خسته و کوفته بخوابه؟ از صبح میره پادگان تا 5بعد از ظهر، بعدش سر کار و آخر شب ساعت 11 - 12 میرسه خونه و میره سر کارایی که تو خونه واید انجام بشه و نصفه شب می خوابه و صبح و روز و از نو و روزی از نو...


می دونم که نمیای اینجا. حالا کی می خوای بیای خدا می دونه. پس بی خیال.


وایسا دنیا من می خوام پیاده شم


موضوعات یادداشت



 
22640:کل بازدید
7:بازدید امروز
برای دیدن آرشیو مطالب به پائین صفحه مراجعه نمائید
حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم
وایستا دنیا... - قصه ی گل و تگرگ
لوگوی دوستان
لینک دوستان

اشتراک
بایگانی
یادمان
پاییز 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

Powered by jazireh ◄┤