می دانی ناز چشمانت را خریدار است
می دانی گلگون لبانت را بت پرست است
می دانی هرم نفسهایت را جان فدا است
می دانی آتش تنت را آغوش باز است
می دانی ماوای قدمهایت را سنگفرش چشم است
می دانی عطر تنت را مشام است
می دانی لذت دستانت را نوازشگر است
می دانی دریای نگاهت را غریق است
می دانی گودال زنخدانت را چاه پرستی است
می دانی مستی ات را مست و مدهوشی است
می دانم دوستت دارم
می دانم دوستم داری